اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر
یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشیم شاید که نگاهی کند، آگاه نباشیم
یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشیم شاید که نگاهی کند، آگاه نباشیم
وي فرزند ابو طالب بود. علي (ع) ده سال پيش از بعثت متولد شد و پس از شش سال در اثر قحطي که در مکه اتفاق افتاد بنا به در خواست پيغمبر اکرم (ص) از خانه پدر به خانه پسر عموي خود يعني پيامبر منتقل گرديد و تحت سرپرستي و پرورش مستقيم آن حضرت درآمد. پس از چند سال که پيغمبر اکرم (ص) به موهبت نبوت نايل شد و براي نخستين بار در (غار حرا) وحي آسماني به وي رسيد وقتي که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد , شرح حال را فرمود , علي (ع) به آن حضرت ايمان آورد و باز در مجلسي که پيغمبر اکرم (ص) خويشاوندان نزديک خود را جمع و به دين خود دعوت نموده فرمود
نخستين کسي که از شما دعوت مرا بپذيرد خليفه و وصيه و وزير من خواهد بود , تنها کسي که از جاي خود بلند شد و ايمان آورد علي (ع) بود و پيغمبر اکرم (ص) ايمان او را پذيرفت و وعده هاي خود را درباره اش امضا نمود و از اين روي علي (ع) نخستين کسي است در اسلام که ايمان آورد و نخستين کسي که هرگز غير خداي يگانه را نپرستيد
3خرداد: درگذشت شاعر اهلبيت محمدرضا آقاسي (1384)
بشنو از ني چون حکايت مي کند
شيعه را در خون روايت مي کند
ني حديث آفرينش باز گفت
باز گفت, اما به شرح راز گفت
محمدرضا آقاسي، فارغ از همه افراط و تفريط هايي که در معرفي او مي شد، شاعر بود؛ به معناي واقعي اش؛ شاعري از مردم که در ميان مردم مي زيست. شعرش کنگره پسند نبود و براي همين برخي ها هرگز نفهميدند هنر آقاسي فقط در شعر سرودن نيست، که در مردمي بودن و با مردم بودن است. او هم شعر خوب داشت هم متوسط، ولي همه در خدمت اهداف عالي اش بود. شعر براي او ابزار بود نه هدف. او از ولايت مي گفت و غربت شيعه. از «چارده گيسوي درهمريخته» و از «چارده نوح به دريا متصل» و «چارده سر، چارده سردار دين» و به همين دليل، شعر او زبانزد جوانان بود و خيلي از شاعرانِ سر در گم و پريشان در وادي عاشقانه سرايي را به صراط مستقيم شعر آييني هدايت کرد.
دست حق تا خشت آدم را نهاد
بر دهانش نام خاتم را نهاد
نام احمد نام جمله انبياست
چون که صد آمد, نود هم پيش ماست
hawzah.net
3 خرداد: آزادسازي خرمشهر و روز مقاومت و پيروزي1361
578 روز بود که خرمشهر زير گام هاي بعثي ها لگدکوب مي شد و گهواره ها، دلتنگ لالايي صبورانه مادرها بودند. ساعت ها به خواب رفته بودند و رؤياي هياهوي بچه ها را مي ديدند که دارند گل کوچک بازي مي کنند و مادرها فرياد مي زنند: مدرسه تان دارد دير مي شود. … ساعت رزمنده ها هنوز کار مي کرد و 6:15 بامداد روز دوم خرداد را نشان مي داد. شهر در محاصره بسيجي ها بود و بلندگوها، بعثيها را دعوت به تسليم مي کردند. فرداي آن روز، زمين عرصه ظهور يک حقيقت آسماني بود و به خاطر همان حقيقت بود که جنگ ادامه يافت تا از اين خاک، دروازه اي به کربلا باز شود و مردترين مردان در حسرت قافله عشق نمانند و چنين
شد!
hawzah.net
- اگر حلم و بردباري تو مرا به دست آرزو و ميل سرکش مي سپارد پس چه کسي لغزش هاي مرا در زمين خوردن هاي ناشي از هوا و هوس ناديده گرفت ؟
**************
- اگر هنگام جنگ با نفس وشيطان ياري تو نباشد مسلما ياري نکردند مرا به دست رنج و حرمان مي سپارد.
**************
- الهي ! راز دل نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر ، خدايا! بنده اي در نهايت ذلت و غربت در قعر ظلمت تو را مي جويد.
**************
- الهي ! هيچ کس را به هيچ کس آشنا مکن و اگر آشنا کردي از هم جدا مکن.
**************
- الهي !به ما آن ده که ما را آن به ؛ الهي ! پاک کن خاک کن.
**************
- الهي ! ترسانم از بدي خود، پس بيامرز مرا به خوبي خود.
رجب آمد رجب آمد
رجب از بهر من آمد
اين رجب چه مهربونه
برام از خدا مي خونه
مي گن هر کي يه روز از ماه رجب رو روزه بگيره از خدا حاجت مي گيره ، منم امروز روزه گرفتم تا از خدا تو رو بگيرم
ماه رجب شده ، دارن حاجت مي دن بدو جا نموني .
رجب بهانه اي است براي دوستي با خدا ، لحظه هايت سرشار از اين دوستي باد .
رجب يعني اشک توبه در قنوت
خواندنش با نام غفار الذنوب
شعبان يعني چشمها هم در رکوع
شرمگين از نام ستار العيوب
رمضان يعني سر سجود و دل سجود
ذکر يارب يارب از عمق وجود
ديباچه ي عشق و عاشقي باز شود
دلها همه آماده ي پرواز شود
با بوي معطر ماه رجب
شور و شعف خدايي آغاز شود