رحلت علامه امینی صاحب کتاب الغدیر
عالمان، امتداد تفکّر وحی اند و باقیمانده روح پیغمبران در خاک.
آن گاه که در بطن حقایق سیر می کنند، متن آفرینش را به جریان وامی دارند و توسعه معنا را به دنبال می کشند. این قافله را امتدادی است تا ناکجای خلود و تا فراسوی تباه. دوام حقیقت، سلسله وار از نبض یقینی که ارمغان اندیشه علما است، ریشه می گیرد.
سفره بی منت علامه امینی رحمه الله
در این قافله بی نهایت، علامه امینی را بر اوج یکی از قله های تجلی، به مفاخره با معنا درمی یابی که با توشه ای از سبکبالی «الغدیر» را نشانت می دهد. تعارفی به وسعت بی منتهای سخاوتش، ارزانی ادراک آنانی که عطشناک، جاده های حقیقت را درمی نوردند. آری، علامه الغدیرش را چون سفره ای بی منت، مقابل اشتهای اندیشه ها گشوده است؛ باشد که خود را به فیض این مهمانی برسانی!
دانشمند، چراغ بی زوال است
چراغ چه مفهومی دارد جز رهبری و روشنایی اندیشه؟! مصباح، چه تعبیری دارد، غیر از تابناکی اذهان بشر، به سمت تماشای لاهوت؟!
به راستی، دانشمند، چراغ بی زوال است که قریه تفکر نسل ها را روشن می دارد و با تابناک نگه داشتن علامت سوال ها، فیض روح القدسی حرکت به سوی پاسخ را در ضمایر انسانی، روشن می دارد.
الغدیر؛ قناتی همیشه جوشان
غدیر تفسیر عدالت و نقطه عطف آگاهی است. علامه از الغدیرش، قناتی همیشه جوشان، در جان جهان و در نفس زمان می زند تا درختان احکام و نهال های شریعت، همواره آبادانی را میهمان ماهیت خویش داشته باشند. و سلام بی کران غدیریان بر او باد و یادش روشن!
شیعه، سال ها نشان حقانیت علی علیه السلام را بر سینه صبوری خود داشت. قرن ها، مریدان مکتب ولایت، حدیثِ منزلت و شرافت امیر جانان را، زبان به زبان و سینه به سینه، در خاطره زمان، نزده نگاه داشتند تا روزی، مردی از راه برسد، شیفه و دلداده علی علیه السلام ؛ مردی که دلسوخته غربت مولا باشد و چهل سال رنج و مرارت کاوش در کتاب ها و کنج کتاب خانه ها را به پای یافتن گوهر گرانقدر تاریخِ ولایت، بگذارد. مگر نه آنکه علی علیه السلام ، دروازه شهر علم نبی است؟! پس آستین همت و غیرت دینی را بالا بزند تا طالبان علم و حقیقت را به دق الباب علم آسمانی علی علیه السلام ببرد، تا تمام عالم، سرسفره پربرکت «الغدیر» بنشینند و از دستان پرخیز ساقی کوثر، شراب زلال و حیات بخش ولایت بنوشند