قواعد روخواني و تجويد در نماز
کلام نور
پيامبر اكرم (صلّي الله عليه و آله و سلّم) مي فرمايند:
هيچ جمعي در يكي از خانههاي خدا جمع نميشوند و به تلاوت و مذاكره آيات كتاب خدا نميپردازند مگر آنكه (از جانب خدا) آرامش بر آنها نازل شده و رحمت خدا آنها را فرا گرفته و فرشتهها آنها را احاطه مينمايند.
كنز العمّال حديث 2320
*مقدمه
قرآن زيباترين و حكيمانه ترين سخن است و همانگونه كه زيباترين و ارزشمندترين گوهرهاي خلقت همواره در قالبي زيبا و چشم نواز نگهداري و ارائه مي گردند ، شايسته است تلاوت آيات قرآن كريم نيز به بهترين نحو و در زيباترين قالب باشد. از طرف ديگر قرآن كريم به زبان عربي نازل شده و براي تلاوت زيبا و دلنواز آن بايد با قواعد زبان عربي آشنا شد چرا كه آشنايي با قواعد زبان عربي و قواعد تجويد زمينه مناسبي را براي تلاوت زيباتر قرآن كريم فراهم مي آورد. آشنايي با اين اصول و كوشش براي آموختن لحن عربي و ارائه تلاوتي موزون ، موجب ايجاد جذابيت براي شنوندگان و انگيزه بيشتر براي تلاوت قرآن كريم خواهد شد.
امام صادق (عليه السلام) درباره جد بزرگوارشان حضرت امام سجاد (عليه السلام) مي فرمايند: علي بن الحسين (عليه السلام) در ميان مردم زيباترين صدا را هنگام تلاوت قرآن داشتند بگونه ايكه سقّاها (كه براي بردن آب) از كنار منزل ايشان عبور مي كردند ، مي ايستادند و به تلاوت ايشان گوش مي سپردند و به نقل از امام هادي (عليه السلام) گاهي افراد از صوت زيباي ايشان بي هوش مي شدند[1].
احكام
1. احتياط واجب آنست كه قرائت قرآن در نماز در قالب يكي از قراءات هفتگانه باشد و از ساير قراءات پرهيز گردد[2].
2. در نماز مي توان « مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ » را « مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ » تلاوت كرد هر چند حالت اول رجحان دارد و نيز مي توان « صِرَاطَ » را با «سين» تلاوت كرد كه هر چند رجحان با «صاد» است و نيز « كُفُوًا أَحَدٌ » را مي توان به چهار حالت ؛ ضمه دادن به فاء و يا سكون آن و هر يك از دو حالت ياد شده را مي توان با «همزه» و يا «واو» (كُفُوًا ، كُفُؤًا) قرائت نمود هر چند كه رجحان با حالت «كُفُوًا» است[3].
3. ملاك در صحت قرائت ؛ اداي حروف از مخارج آن ، و اداي صحيح اعراب و سكون كلمات بگونه ايست كه عرب زبانها در هنگام اداي يك حرف مثلاً «غ» حرف «غ» را بشنوند و نه حرف ديگري را[4].
4. شايسته است كه فرد در هنگام نماز كلمات را بصورت واضح بيان كند و از قرائتي كه موجب ايجاد كلمات ديگر به ويژه كلمات بي معني مي شود بپرهيزد. مثلاً «الحمد لله» را بگونه اي تلاوت نكند كه كلمه «دلل» ايجاد شده و يا ايجاد كلمه «هرب» از قرائت «لله رب» و همينطور در ساير كلمات[5].
5. رعايت آنچه كه علماي تجويد براي اداي حروف بيان كرده اند (مانند قرار دادن زبان در حالتها و زواياي خاص با دندانها) في نفسه لازم نيست بلكه ملاك آنستكه در عرف عرب تلفظ حرف صدق نمايد[6].
توضيح:ولي بايد توجه داشت كه آنچه علماي تجويد ذكر فرموده اند در غالب موارد طريقه صحيح و انحصاري اداي حرف است.
6. رعايت آنچه علماي تجويد از احكام تجويد بيان نموده اند و موجب بهتر شدن تلاوت مي شود مانند: اماله ، اشباع ، تفخيم ، ترقيق و مانند آن و حتي ادغام (غير از مواردي كه خواهد آمد) لازم نيست هر چند كه رعايت اين امور نيكو و شايسته است[7].
7. هرگاه در يك كلمه دو حرف مماثل ]يعني دو حرف هم جنس و همانند[ در كنار هم قرار گيرد واجب است كه حرف اول را ساكن و در حرف دوم ادغام نمايد (مانند ردَّ كه در اصل رَدَدَ و مدَّ كه در اصل مَدَدَ بوده است)[8].
8. ادغام دو حرف متماثل اگر در دو كلمه واقع شده باشند و حرف اول ساكن و دومي متحرك باشد مانند«اِذْهَبْ بِكِتابِي» و «يُدْرِكْكُمْ» بنابر احتياط مستحب لازم است[9].
9. ادغام كردن لامِ الف و لام ]ال[ در چهارده حرف (كه به «حروف شمسي» معروف هستند) واجب است. بنابراين كلماتي كه با اين حروف آغاز مي شوند هنگامي داراي الف و لام باشند ، بايد لام، در حرف بعدي ادغام شود. حروف شمسي عبارتند از «تاء» ، «ثاء» ، «دال» ، «ذال» ، «راء» «زاء» ، «سين» ، «شين» ، «صاد» ، «ضاد» ، «طاء» ، «ظاء» ، «لام» ، «نون» اما در مورد ساير حروف كه «حروف قمري» نام دارند ، لام ادغام نشده بلكه بايد اظهار شود[10].
10. تنوين يا نون ساكن هرگاه به يكي از شش (حرف يرملون) برسد احتياط مستحب در غير «لام و راء» ادغام با غنّه و در «راء و لام» ادغام بدون غنّه است[11].
11. رعايت ادغام كبير لازم نيست و آن عبارتست از اينكه حرف متحرك را ساكن نموده و در حرف متماثل خود كه در كلمه ديگر است ادغام كنند ، مثلاً در «يعلم ما بين ايديهم» ميم اول را پس از ساكن نمودن در ميم «ما بين» ادغام كنند و يا اينكه حرفي را پس از ساكن نمودن و تبديل به حرف متقارب ، در آن حرفِ متقارب ادغام كنند هر چند كه دو حرف در يك كلمه باشند. مثلاً در «يَرْزُقْكُم» «قاف» را در «كاف» ادغام كنند بلكه احتياط آنست كه ادام كبير را خصوصاً در متقارب ترك كنند. حتي رعايت بعضي از اقسام ادغام صغير نيز لازم نيست ، مثل ادغام حرفي كه در اصل ساكن است در حرف متقارب خودش مثل اين كه در «مِنْ رَبِّكَ» «نون» را در «راء» ادغام كنند[12].
12. هنگامي كه بي اختيار بين حروف يك كلمه فاصله بيفتد بگونه اي كه عرفاً كلمه تغيير كند و ديگر كلمه اي كه قصد قرائت آنرا دارد صدق نكند ، بايد كلمه را مجدّداً بگويد و اگر عمداً اين كار را انجام دهد نماز باطل مي شود[13].
توضيح:مثلاً اگر فرد هنگام تلاوت كلمه نستعين پس از گفتن حروف نون و سين و تاء نفسش به اتمام برسد و پس از كمي مكث عين و ياء و نون را بگويد بايد كلمه نستعين را دوباره بگويد.
13. اگر نَفَس فرد در هنگام قرائت عبارتي مانند صراط المستقيم بعد از قرائت صراط و الف و لام المستقيم تمام شود آيا لازم است هنگام ادامه قرائت ، الف و لامِ المستقيم را دوباره بگويد؟ احتياط در اول است (اعاده مستقيم با الف و لام) و احتياط بيشتر آنستكه صراط را هم اعاده كند. همينطور اگر كلمه اي كه الف و لام دارد را غلط بخواند مثلاً المستقيم را غلط بخواند ، هنگام اعاده احتياط آنستكه الف و لام را اعاده كند. همينطور در مورد «مضاف اليه» اگر چنين حالتي بوجود آيد ، احتياط در اعاده «مضاف» در كنار «مضاف اليه» است مثلاً اگر كلمه «المغضوب» غلط ادا شود احتياط آنست كه «غير» را نيز اعاده كند[14].
14. احتياط مستحب آنستكه در نماز وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد و معني وقف به حركت آنستكه اعراب آخر كلمه را بگويد ولي بين آخر كلمه و كلمه بعد توقف كرده و فاصله بيندازد و معني وصل به سكون آنستكه اعراب آخر كلمه را نگويد و آن را به كلمه بعد بدون فاصله زماني بچسباند[15].
15. در قرائت ، رعايت مد لازم (آنجا كه حرف مدّ و سبب مدّ در يك كلمه جمع شده اند) واجب است.
توضيح: بنابراين در كلماتي مانند والضالين در سوره حمد ، ملائكه در سوره قدر و نيز جاء در سوره نصر و … كشيدن الف مدي واجب است[16].
16. حداقل مقدار مد ، كشيدن به اندازه دو الف تا چهار الف مي باشد. كشيدن حرف مد بيش از اين مقدار نيز اشكالي ندارد مگر اينكه عرفاً كلمه تغيير كرده و ديگر آن كلمه منظور صدق نشود[17].
استفتائات ويژه
پرسش از مراجع عظام تقليد:
برخي از نمازگزاران ، حركت فتحه قبل از حرف ساكن را … بيش از مقدار يك حركت (و متعارف عرب زبانان)
مي كشند، در حالي كه زبان شناسان عرب مي گويند ؛ حركت فتحه با الف مدي (صداي كشيده «آ») در زبان عربي هيچ تفاوتي ندارد ، مگر در مقدار كشش صدا. به عبارت ديگر ، اگر حركت «فتحه» را مقدار بيشتري بكشيم ، تبديل به «الف مدي» مي شود. لطفاً نظر مبارك را در اين مورد بفرماييد.
پاسخ مقام معظم رهبري: اگر طوري كلمات را ادا كنند كه عرف عرب آن را صحيح بداند كفايت مي كند.
پاسخ آيت الله العظمي بهجت: با صدق آن كلمه مخصوصه بر آن مانعي ندارد.
پاسخ آيت الله العظمي تبريزي: اگر فتحه را به مقداري بكشند كه حرف (الف) توليد شود جايز نيست ، و دقتي كه علماي تجويد گفته اند رعايت آن لازم نيست.
پاسخ آيت الله العظمي سيستاني: اگر در عرف اهل لغت ، الف شنيده شود صحيح نيست.
پاسخ آيت الله العظمي صافي گلپايگاني: اگر طوري تلفظ شود كه در عرف عرب غلط محسوب نشود اشكال ندارد.
پاسخ آيت الله العظمي فاضل لنكراني: اگر به نحوي بخوانند كه نزد اهل زبان غلط شمرده شود ، اشكال دارد ولي اگر به صورتي باشد كه نزد اهل زبان درست است ، ولو طبق قواعدي كه علماي تجويد مي گويند نباشد ،صحيح است مضافاً بر اين كه قرائت ، ركن نيست و لذا اگر به اعتقاد صحت يا با جهل به مسئله يا از روي فراموشي غلط هم خوانده شود ، نماز صحيح است.
پاسخ آيت الله العظمي مكارم شيرازي: در صورتي كه صدقِ عربي صحيح كند اشكالي ندارد هرچند موافق قواعد تجويد نباشد.
منبع : كتاب آموزش صحيح و زيبا خواندن نماز صفحه64
بيشتر بدانيم
ي آموزش قرائت صحيح نماز و آيات قرآن كريم به مخاطبان علاوه بر آشنايي با قواعد روخواني و تجويد و آموزش احكام مربوطه ، آسيب شناسي قرائتِ نماز و آشنايي با چالشها و اشكالاتي كه عموم مردم به آن مبتلا هستند نيز ضروري است.
مربيان گرامي قرآن كريم مي توانند با مراجعه به كتاب «آموزش صحيح و زيبا خواندن نماز» اثر استاد ابوالفضل علّامي و نيز لوح فشرده «آموزش نماز» اثر استاد سيد محسن موسوي بلده و لوح فشرده «آموزش قرائت صحيح نماز» اثر استاد سيد مهدي سيف با اين آسيب ها آشنا شوند.
پي نوشت
——————————————————————————–
[1].خوشنويس جعفر ، قرآن در احاديث اسلامي ، صفحه 68.
[2]. مطابق نظر حضرت امام خميني ، تحرير الوسيله جلد اول صفحه 152 مسأله 14 .
[3].همان
[4].همان ، صفحه 151 مسأله 13 و مطابق با نظر آيت الله العظمي بهجت در وسيله النجاه جلد اول صفحه 204 مسأله 13 .
[5]. مطابق نظر حضرت امام خميني در عروه الوثقي جلد اول صفحه 503 مسأله 55 .
[6]. مطابق نظر حضرت امام خميني در عروه الوثقي جلد اول صفحه 501 مسأله 41 .
[7].مطابق نظر حضرت امام خميني ، اراكي ، خويي و گلپايگاني . عروه الوثقي جلد1 صفحه503 مسأله 53.
[8].مطابق نظر حضرت امام خميني ، برگرفته از عروه الوثقي جلد1 صفحه502 مسأله 49 و نيز مطابق فتواي حضرت آيت الله العظمي تبريزي المسائل المنتخبه مسأله 279.
[9]. مطابق نظر حضرت امام خميني ، برگرفته از عروه الوثقي جلد1 صفحه503 مسأله 48.
[10]. مطابق نظر حضرت امام خميني ، برگرفته از عروه الوثقي جلد1 صفحه503 مسأله 51.
[11]. مطابق نظر حضرت امام خميني ، برگرفته از عروه الوثقي جلد1 صفحه502 مسأله 49،مطابق نظر آيت الله العظمي بهجت:ادغام يرملون لازم است وسيله النجاه جلد1 صفحه204 مسأله13،مطابق نظر آيت الله العظمي سيستاني و تبريزي : ادغام يرملون بنابر احتياط واجب لازم است المسائل المنتخبه مسأله278.
[12]. مطابق نظر حضرت امام خميني ، برگرفته از عروه الوثقي جلد1 صفحه151 مسأله 13،مطابق نظر آيت الله العظمي بهجت وسيله النجاه جلد1 صفحه204 مسأله13
[13]. مطابق نظر حضرت امام خميني ، برگرفته از عروه الوثقي جلد1 صفحه501 مسأله 45.
.[14] مطابق نظر حضرت امام خميني ، گلپايگاني ، خويي و اراكي (رحمه الله عليهم) برگرفته از عروه الوثقي جلد1 صفحه502 مسأله 48.
[15]. مطابق نظر حضرات آيات امام خميني ، سييستاني ، شبيري زنجاني ، تبريزي ، مطابق نظر حضرات آيات بهجت ، صافي گلپايگاني ، بنابر احتياط واجب ….(تا آخر مسأله) ، مطابق نظر حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي وقف به حركت بنابر احتياط واجب نبايد شود ولي وصل به سكون اشكال ندارد هر چند ترك آن بهتر است. بني هاشمي خميني ، رساله مراجع جلد اول صفحه 523 و 524 مسأله 1004 .
[16].مطابق با فتواي حضرات آيات عظام صافي گلپايگاني ، بهجت .
مطابق با نظر حضرت آيت الله العظمي تبريزي بنابر احتياط واجب لازم است رعايت كند …
مطابق با نظر حضرت امام و آيت الله العظمي شبيري زنجاني بنابر احتياط مستحب لازم است رعايت كند البته حضرت آيت الله العظمي شبيري در و لا الضالين رعايت مد را لازم مي دانند. برگرفته از مسأله 1003 توضيح المسائل مراجع جلد اول صفحه 522 .
[17]. مطابق نظر حضرت امام خميني در عروه الوثقي جلد اول صفحه 501 مسأله 43 .