كتاب پيشنهادي رهبری براي ماه رمضان
به نقل از پايگاه دفتر حفظ و نشر آثار آيت الله خامنهاي،معظم له فرموده اند:خودتان را برخوردار از معارف كنيد. البته راهش آشنائى با قرآن، انس با قرآن، انس با نهجالبلاغه، انس با صحيفهى سجاديه است. خيلى از اين ترديدها و نگرانىها و زنگارهائى كه انسان در يك مواردى در دل دارد، با مطالعهى اينها تبديل ميشود به شفافيت و روشنى؛ انسان ميفهمد، راه را ميشناسد، كار را ميشناسد، هدف را ميشناسد. مثلاً مطالعهى كتاب «گفتارهاى معنوى» شهيد مطهرى متناسب با همين ايام ماه رمضان است.
اين كتاب اولين بار در سال 1365 مشتمل بر سيزده سخنراني استاد منتشر شده و سپس در چاپ نوزدهم با افزودن دو سخنراني ديگر تجديد چاپ شد. «گفتارهاي معنوي» پس از چند چاب از سوي ناشر به «آزادي معنوي» تغيير نام داد و تاكنون بيش از 52 بار چاپ شده است.
“خودتان را برخوردار از معارف كنيد. البته راهش آشنائى با قرآن، انس با قرآن، انس با نهجالبلاغه، انس با صحيفهى سجاديه است. خيلى از اين ترديدها و نگرانىها و زنگارهائى كه انسان در يك مواردى در دل دارد، با مطالعهى اينها تبديل ميشود به شفافيت و روشنى؛ انسان ميفهمد، راه را ميشناسد، كار را ميشناسد، هدف را ميشناسد. مثلاً مطالعهى كتاب «گفتارهاى معنوى» شهيد مطهرى متناسب با همين ايام ماه رمضان است.”
«گفتارهاي معنوي» نام كتابي است از برخي سخنرانيهاي استاد شهيد آيتالله مرتضي مطهري. اين كتاب اولين بار در سال 1365 و مشتمل بر سيزده سخنراني توسط ناشر در هشت فصل و سپس در چاپ نوزدهم با افزودن دو سخنراني ديگر به فصل عبادت و دعا منتشر شد. كتاب گفتارهاي معنوي پس از چند چاب از سوي ناشر به «آزادي معنوي» تغيير نام داد و تاكنون بيش از 52 بار تجديد چاپ شده است. اين كتاب در 272 صفحه توسط انتشارات صدرا به چاپ رسيده است.
فصول كتاب
فصل اول ـ آزادي معنوي، شامل دو سخنراني در سال 1348 شمسي كه در حسينيهي ارشاد تهران ايراد شده
فصل دوم ـ عبادت و دعا، شامل چهار سخنراني در سال 1349 شمسي كه در حسينيهي ارشاد تهران ايراد شده
فصل سوم ـ توبه، شامل دو سخنراني در سال 1349 شمسي كه در حسينيهي ارشاد تهران ايراد شده
فصل چهارم ـ هجرت و جهاد، شامل سه سخنراني در سال 1350 شمسي كه در مسجد نارمك تهران ايراد شده
فصل پنجم ـ بزرگي و بزرگواري روح، شامل يك سخنراني كه در سال 1349 شمسي كه در حسينيهي ارشاد تهران ايراد شده
فصل ششم ـ ايمان به غيب، شامل يك سخنراني كه در سال 1347 شمسي كه در يك منزل شخصي ايراد شده
فصل هفتم ـ معيار انسانيت چيست؟، شامل يك سخنراني در يكي از دانشگاههاي كشور كه تاريخ آن نامعلوم است.
فصل هشتم ـ مكتب انسانيت، شامل يك سخنراني در دانشكده فني دانشگاه تهران كه تاريخ آن نامعلوم است.
محتواي كتاب
محور اصلي همهي گفتارهاي اين كتاب مسالهي خودسازي، تزكيهي نفس و در يك كلمه «انسان شدن» است. كه به طور اختصار به محتواي هر فصل اشاره ميشود.
فصل اول: آزادي معنوي
استاد شهيد در دو سخنراني به تعريف و اقسام آزادي و ارتباط ميان آزادي اجتماعي و آزادي معنوي پرداخته و اولويت را به آزادي معنوي يعني آزادي انسان از اسارت نفس امّاره ميدهند واز خطبه 207 و نامه 45 نهجالبلاغه اميرالمومنين علي(ع) نمونههايي از آزادمردي واقعي را به عنوان شاهد ذكر كردهاند. تمايز ميان «من انساني» و «من حيواني» و اقسام اسارتهاي دروني انسان و همچنين بحث وجدان از ديگر مباحث اين فصل است. چند عبارت برجسته اين فصل:
بشر بايد در ناحيهي وجود خودش، در ناحيهي روح خودش آزاد بشود تا بتواند به ديگران آزادي بدهد. لذا آزادمرد واقعي جهان كيست؟ عليبنابيطالب يا افرادي كه از طراز عليبنابيطالب و يا تربيتشدهي دبستان او باشند. چون اينها افرادي هستند كه در درجه اول از اسارت نفس خودشان نجات پيدا كردهاند. [صفحه 19]
بزرگترين برنامهي انبيا، آزادي معنوي است. اصلاً تزكيهي نفس يعني آزادي معنوي: قد اقلح من زكّيها و قد خاب من دسّها. (سورهي شمس/آيات 9 و 10) و بزرگترين خسران عصر ما اين است كه همواره ميگويند آزادي، اما جز از آزادي اجتماعي سخن نميگويند، از آزادي معنوي، ديگر حرفي نميزنند و به همين دليل به آزادي اجتماعي هم نميرسند. [صفحه 37]
فصل دوم: عبادت و دعا
گفتارهاي چهارگانهي اين فصل در ايام و ليالي محدودهي شبهاي قدر در ماه مبارك رمضان ايراده شده. تحليل واژهي «احياء» آثار عبادت، تقوا، تقرب، تقرب به خدا، آثار منفي افراطيگري در عبادت و مسائل اجتماعي، ابعاد، شرايط و ويژگيهاي نماز صحيح و همچنين به مناسبت ضربت خوردن و شهادت امام علي(ع) بحث اسوه و نمونه بودن اميرالمومنين محورهاي اصلي اين فصل را تشكيل ميدهد. چند عبارت برجستهي اين فصل:
محور مسائل اخلاقي، خود را فراموش كردن و از خودگذشتگي و از منافع خود صرفنظر كردن است. همانطور كه در سلامت بدن يك اصل هست كه به منزلهي مبدا و منشا همهي خوبيهاست و آن مسأله «حميه» يعني ترك پرخوري است، در اخلاق هم يك مساله وجود دارد كه اُسّ اساس همهي مسائل اخلاقي است و آن رهايي از خودي و رها كردن و ترك «منيّت» است. [صفحه 92]
بندگي خدا هميشه مساوي است با آزاد شدن از غيرخدا؛ چون ادراك عظمت الهي هميشه ملازم است با ادراك حقارت غيرخدا، و وقتي انسان خدا را ـ هر چه بود ـ حقير و كوچك ديد، محال است حقير را از آن جهت كه حقير است بندگي كند. حقير را انسان به غلط عظيم ميبيند كه بندگي ميكند. [صفحه 104]
فصل سوم: توبه
در دو سخنراني اين فصل، استاد شهيد به بحث درباره اولين منزل سير و سلوك يعني توبه پرداختهاند. اهميت توبه، تعريف، شرايط، زمان، آثار و نمونههايي از توبههاي اولياء خدا از مباحث اين گفتارها ميباشد. چند عبارت برجستهي اين فصل:
توبه عبارت است از يك نوع انقلاب دروني، نوعي قيام، نوعي انقلاب از ناحيهي خود انسان عليه خود انسان. اين قسمت از مختصات انساني است. [صفحه 113]
اين چه مسلمانياي است كه من و شما داريم و كبائر محترمات اسلامي را هم مرتكب ميشويم؟ قرآن ديگر چقدر در مورد همين معصيت رايج ميان ما، يعني غيبت كردن و تهمت زدن داد بكشد؟ به خدا قسم انسان از اين همه تهمتهايي كه ميان مردم است تعجب ميكند. ميدانيد تهمت يعني چه؟ ما در گناه كبيرهي درجهي يك داريم: يكي از آنها دروغ گفتن است و ديگري غيبت كردن. گناه كبيره يعني گناهي كه انساني به وسيلهي آن استحقاق جهنم رفتن را پيدا ميكند… تهمت يعني دروغ به علاوهي غيبت؛ يعني دو گناه كه با همديگر توام شدند اسمش ميشود تهمت. [صفحه 136]
فصل چهارم: هجرت و جهاد
از خوانديترين مطالب اين فصل تبيين انواع هجرت از جمله هجرت انسان از گناه، هجرت براي كسب علم و هجرت براي مبارزه با ظالمين و حفظ دين و حفظ دين و همچنين انواع جهاد از جمله جهاد با نفس و جهاد مسلمان براي حفظ دين ميباشد. آثار مثبت سفر و ستايش آن از نظر اسلام از ديگر مطالب مهم اين فصل است. چند عبارت برجستهي اين فصل:
دين مقدس اسلام از جنبهي اجتماعي بر دو پايهي هجرت و جهاد استوار است.
هجرت يعني براي نجات ايمان، از خانمان و زندگي دست شستن و كنار رفتن و دور شدن و كوچ كردن و به سرزمين ايمان رفتن.
فصل پنجم: بزرگي و بزرگواري روح
آثار همت بلند، تحليل بزرگواري و بزرگي روح، و خسارتي كه برخي تعلميات متصوفه در مبارزه با نفس تحت تاثير تعليمات ديگر مكاتب به جامعهي اسلامي وارد كردند، همچنين بررسي ارزش كرامت نفس در سخنان امام حسين، از مطالب اين گفتار است. عبارت برجستهي اين فصل:
آن كسي كه هواي نفس خودش را بر خودش غلبه ميدهد، آن كسي كه تابع شهوت خودش و هواپرست است بايد بداند كه اولين اهانت را به خودش كرده، خودش را پست كرده است. شهوتپرستي نوعي پستي است. اصلاً در منطق علي(ع) تمام رذائل اخلاقي در يك كلمه جمع ميشود و آن پستي و بزرگوار نبودن است، و تمام فضايل اخلاقي در يك كلمه جمع ميشود و آن بزرگواري روح است.
فصل ششم: ايمان به غيب
بررسي مفهوم غيب و ايمان آوردن به غيب كه در آيات متعددي از قرآن كريم ذكر شده مقدمهي بحث استاد در اين فصل براي رسيدن به موضوع امدادهاي غيبي و نظر اسلام دربارهي اميد به آينده است. چند عبارت برجستهي اين فصل:
ايمان واقعيت و حقيقت است مربوط به روح انسان نه مربوط به بدن انسان، نه مربوط به پشيماني انسان كه آثار سجده داشته باشد يا نداشته باشد و نه مربوط به زبان انسان كه متذكّر خدا باشد يا نباشد، بلكه به ريشهي اين امور كه عبارت است از يك حالت قلبي و فكري و اعتقادي مربوط است. [صفحه 214]
معني الذّين يومنون بالغيب ايمان به نهان و ايمان به مددهاي غيبي و نهاني است، منتها مددها براي شخص به مقياس شخصي براي اجتماع كوچك به مقياس اجتماعي، و براي جهان بشريت به مقياس جهاني است. حكومت واحد جهاني، سراسر عدالت سراسر امنيت، سراسر بركت، سراسر رفاه، سراسر آسايش، سراسر خوبي و سراسر ترقي خواهد بود. [صفحه 226]
فصل هفتم: معيار انسانيت چيست؟
موضوع اصلي اين گفتار بررسي 6 نظريهي دربارهي معيار انسانيت است. استاد نظريات معيار بودن علم، خلق و خوي، انساندوستي: اراده، آزادي، مسئوليت و تكليف، و زيبايي را مطرح و وعده ميدهند تا در جلسهي بعد به ارزيابي اين نظريات بپردازند كه متاسفانه به دليل عدم دسترسي به نوار جلسهي بعد اين بحث ناقص مانده است. عبارت برجستهي اين فصل:
ما علي(ع) را كه شيرخدا ميدانيم، مرد خدا ميدانيم، چون او در دو جبهه از همه مردتر بود: جبههي بيروني، اجتماعي، ميدانهاي مبارزه كه هر پهلواني را به خاك ميافكند و از آن مهمتر، جنبهي دروني خودش كه بر خودش مسلط بود، ارادهاش بر هر ميلي، بر هر شهوتي، بر هر انديشهاي حاكم بود. [صفحه 237]
فصل هشتم: مكتب انسانيت
دور شدن بشر از مقام انسانيت در قرون اخير و تلاش برخي متفكران براي بازگشت به مقام انسانيت موضوع اصلي اين گفتار است كه در ضمن آن نظريهي «دين انسانيت» اگوست كنت طرح و مورد نقد و تناقض موجود در مكاتب اصالت انسان نيز مورد بحث قرار گرفته است. عبارت برجستهي اين فصل:
اسلام يك مكتب انساني است، يعني براساس مقياسهاي انساني است، بدين معني كه در اسلام آن چيزهايي كه مبني بر تبعيضهاي غلط بين انسانهاست وجود ندارد، يعني در اسلام اقليم وجود ندارد، نژاد وجود ندارد، خون وجود ندارد، منطقه وجود ندارد، زبان وجود ندارد. اينها ابدا در اسلام ملاك امتياز انسانها نيست. در اسلام آنچه كه ملاك امتياز انسانهاست، همان ارزشهاي انساني است. [صفحه 257]
ويژگيهاي كتاب
از ويژگيهاي كتاب گفتارهاي معنوي، استفاده استاد از اشعار شاعران برجسته فارسي زبان است. براي نمونه بنگريد به استفاده از اشعار حافظ در صفحات 17، 55، 242، 243 استفاده از اشعار مولوي در صفحات11، 25، 29، 45، 66، 124، 168، 170، 190، 252.
در مجموع گفتارهاي اين كتاب حكايات واقعي متعددي نيز از اولياء الهي ذكر شده از جمله:
توبه كردن فردي نزد آخوند ملا حسينقلي همداني [صفحه 37]
توبه كردن فضيل عياض [صفحه 42]
عذرخواهي از آيتالله العظمي حجّت [صفحه 140]
توبهي حاج ميرزا حبيب رضوي خراساني[صفحه 143]
توبهي بشرحافي [صفحه 146]
توبهي ابوالباب [صفحه 147]
توبهي زهيربن قين [صفحه 150]
داستان پورياي ولي [صفحه 168]
داستان آيتالله بروجردي و رفتن به مشهد [صفحه 221]
با مطالعهي دقيق اين كتاب و محتواي آموزنده و تاثيرگذار آن ميتوان دليل معرفي و توصيهي اين كتاب براي مطالعه در ماه مبارك رمضان از سوي حضرت آيتالله العظمي خامنهاي رهبر معظّم انقلاب اسلامي را دريافت.